زمان تقریبی مطالعه: 15 دقیقه
 

سبک شمردن نماز





شکی نیست که بی اعتنایی به نماز گناهی است بزرگ است. بنابراین شناسایی مصادیق این تحقیر ناپسند، مقدمه‌ پرهیز از این عصیان نابخشودنی است. عناوین زیر از مصادیق سبک شمردن نماز است.


۱ - تاخیر نماز



امام صادق (علیه‌السّلام) در تفسیر آیه‌ی شریفه‌ی قرآن، که در ارتباط با مذمت بی اعتنایی به نماز نازل گردیده است (فویلٌ للمصلّین، الذین هم عن صلاتهم ساهون) می‌فرماید:
«تاخیر الصّلاة عن اوّل وقتها لغیر عذرٍ»
مراد از بی اعتنایی به نماز، «تاخیر آن از اول وقت بدون عذر است.»
البته روشن است که مراد از عذر، ضرورتی است که بصورت اورژانسی پیش آید و قابل تاخیر نباشد و الاّ باید به کار گفت نماز دارم نه به نماز بگوییم کار دارم.

۲ - عدم رعایت آداب نماز در خلوت



پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در روایتی چنین می‌فرماید:
«من احسن صَلَوتَهُ حین یَراهُ النّاسُ و اَساءَها حینَ یَخلُوا فتلک استهانةٌ»
یعنی: «آن کس که در مقابل مردم با دقت نماز بخواند و در خلوت بدون دقت نماز گزارد به نماز بی اعتنایی کرده است.»
مروری بر نمازهای خلوت و جلوت ما، روشن می‌نماید که آیا احترام و توجه ما به نماز بیشتر بوده است یا به ناظران صحنه‌ی نماز.

۳ - فراهم نکردن مقدمات نماز قبل از اذان



در روایت دیگری می‌فرماید: کسی که وضوی نماز را تا وقت اذان به تاخیر‌اندازد او به نماز بی اعتنایی کرده است.آری کسی که به کار اهمیت می‌دهد، قبل از رسیدن وقت آن، مقدمات انجام آن را فراهم می‌کند.کدام ملاقات و میهمانی است که وقت آن فرا رسیده باشد و ما هنوز در فکر پوشیدن لباس و یا آماده کردن شرایط آن باشیم؟!

۴ - عدم یادگیری معانی



آیا ندانستن معانی الفاظی که روزانه ده بار در نماز تکرار می‌شود به معنی بی اعتنایی به نماز نیست؟! آیا اگر ما برای طرف گفتگوی خویش در نماز اهمیتی قائل باشیم در فکر این نخواهیم بود که محتوا و مضمون مذاکره و نجوای خود را بفهمیم و با ادراک صحیح به سخن در برابر او بایستیم؟! چگونه ممکن است با اقامت کوتاه در یک کشور، تا حدودی به زبان مردم آنجا آشنا می‌شویم و با یکی دو بار عبور از مسیری، نام و نشان آن را فرا گیریم و در برخورد با هر بنایی از اسم و بانی و مشخصات آن جویا شویم اما هیچکدام از این توجهات و حساسیت‌ها در مورد نماز اعمال نشود؟! آیا اینها به معنی بی اعتنایی به نماز نیست؟! چگونه می‌توانیم پاسخگوی این عباداتی باشیم که محتوای آن جز تحقیر خداوند رب العالمین نیست؟! اینجاست که امام حسین (علیه‌السّلام) به خداوند تبارک و تعالی عرض می‌کند:
«الهی مَن کانَت‌ محاسِنُه مَساوِی فکیف لایکونُ مَساوِیه مَساوِی»
یعنی: «خدایا آن کس که اعمال به ظاهر نیک او گناه است پس چگونه گناهان او گناه نباشد؟!»
فرق نمازگزارانی که در نماز هیچ دردی را احساس نمی‌کنند (اشاره به جریان کشیدن تیر از پای مبارک امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) در حال نماز) جز درد فراق دوست، از هیچ حادثه‌ای مطلع نمی‌شوند، (فرزند امام سجاد (علیه‌السّلام) در حالی که حضرت در نماز بودند به چاه افتاد و حضرت علیرغم شیون افراد خانه متوجه آن نشد و پس از نماز فرزند را به سلامت از چاه بیرون کشید) هیچ صدایی را نمی‌شنوند و غرق در لذت با معشوقند، نماز گزارانی که زیر شلاق و علیرغم هر گونه تهدید و شکنجه و محدودیتی نماز را بپا می‌دارند با کسانی که نماز را بار و رنجی می‌دانند که در برداشتن و عبور از آن باید شتاب کرد و در هنگام اقامه‌ی آن با دست و محاسن بازی می‌کنند و خمیازه می‌کشند، فقط در اهتمام و استخفاف به نماز است.

۵ - عجله و شتاب در نماز



سریع خواندن نماز و تبدیل این عبادت به عادتی که همچون عمل ماشین نویسی بدون توجه به معانی و بدون رعایت خشوع و طمانینه انجام گیرد از نشانه‌های دیگر بی توجهی به نماز است.استاد شهید آیت اللّه مطهری (رحمة‌الله‌علیه) در این باره می‌فرماید:
«علمای روان‌شناسی می‌گویند: «یک کار همین قدر که برای انسان عادت شد، دو خاصیّت متضاد در آن به وجود می‌آید.هر چه که بر عادت بودنش افزوده شود و تمرین انسان زیادتر گردد، کار، سهلتر و ساده‌تر انجام می‌شود.» یک ماشین نویس که به ماشین نویسی عادت می‌کند، هر چه بیشتر عادت می‌کند، از توجهش کاسته می‌شود.یعنی از اینکه این عمل او یک عمل ارادی و از روی توجّه باشد کاسته می‌شود و به یک عمل غیر ارادی نزدیکتر می‌گردد.خاصیّت عادت این است.اینکه در اسلام به مساله‌ی نیّت تا این‌اندازه توجّه شده، برای جلوگیری از این است که عبادت‌ها آنچنان عادت نشود که به واسطه‌ی عادت، به یک کار طبیعی و غیر ارادی و غیر فکری و غیر هدفی و کار بدون توّجه که هدف درک نشود و فقط به پیکر عمل توجه گردد تبدیل شود.
این‌ها چیزهایی است که ما تنها در نماز اسلامی به دست می‌آوریم و متوّجه می‌شویم که بسیاری از برنامه‌های تربیتی به وسیله این عبادت و در پیکر این عبادت پیاده می‌شود، گذشته از اینکه خود این عمل، پرورش عشق و محبّت خدا و معنویّت در انسان است، که این روح عبادت است.»
مردی در حضور امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) نماز خود را با شتاب به جا می‌آورد.حضرت نگاهی به او کرده و فرمود: چند وقت است اینگونه نماز می‌خوانی؟ او گفت: مدت‌هاست. حضرت فرمود: مَثَل تو نزد خداوند مثل کلاغی است (که منقار بر زمین می‌کوبد. سجده تو خضوع در برابر خدا نیست.منقار به زمین کوبیدن است) اگر اینگونه بمیری بر غیر ملت و دین پیامبر اکرم، مرده‌ای. سپس حضرت در مورد کم گذاشتن در نماز فرمود: به درستی که دزدترین مردم کسی است که از نمازش بدزدد.

۶ - پیامدهای استخفاف و بی توجهی به نماز



۱ـ قهر و قطع رابطه با عترت: امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) در یک بیان قهرآمیز، با صراحت چنین خطاب فرمودند:
«لیس مِنّی مَن ضَیَّعَ الصّلاة»
یعنی: «آن کس که نماز را تضییع نماید از من نیست.»
امام صادق (علیه‌السّلام) در بیان معیاری برای شناسایی افرادی که با آن حضرت پیوند مکتبی دارند چنین می‌فرمایند:
«اِمتَحِنُوا شِیعَتَنا عِندَ مواقیت الصلوة کیف محافظتهم علیها»
یعنی: «شیعیان ما را از دقت آنان در انجام به موقع نمازها شناسایی کنید.»
در روایت مشهور دیگری حضرتش سهل انگاری در مسئله‌ی نماز و استخفاف به آن را موجب محرومیت از شفاعت خاندان عترت و طهارت در روز قیامت شمردند پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نیز در بیانی دیگر می‌فرمایند:
«مَن استَخَفَّ بالصّلاة لا یَرِدُ عَلیَّ الحوضَ لا و اللّه»
یعنی: «آن کس که نماز را سبک شمارد (به خدا قسم) روز قیامت در کنار حوض کوثر، با من ملاقات نخواهد کرد.»
این تاکید و بیان همراه با قسم، حکایت از عمق فاصله بین پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و نماز گزارانی که به نماز اهمیت نمی‌دهند دارد.

۶.۱ - غضب خداوند


قرآن کریم با نکوهش افرادی که نماز را ضایع می‌کنند(فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلاة) یا نسبت به آن بی‌اعتنا هستند. (ویل للمصلین الذین هم عن صلاتهم ساهون) مسلمانان را از این عمل بر حذر می‌دارد.
پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) خطاب به حضرت علی (علیه‌السّلام) می‌فرمایند:
«فی تاخیرِها مِن غَیرِ عِلّةٍ غَضَبُ اللّه عزوجل»
یعنی: «تاخیر نماز از اول وقت بدون دلیل، موجب غضب خداوند متعال می‌گردد.»
امام صادق (علیه‌السّلام) می‌فرمایند:
«اِذَا قَامَ الْعَبْدُ فِی الصَّلَاةِ فَخَفَّفَ صَلَاتَهُ قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لِمَلَائِکَتِهِ اَمَا تَرَوْنَ اِلَی عَبْدِی کَاَنَّهُ یَرَی اَنَّ قَضَاءَ حَوَائِجِهِ بِیَدِ غَیْرِی اَمَا یَعْلَمُ اَنَّ قَضَاءَ حَوَائِجِهِ بِیَدِی»
یعنی: «وقتی بنده‌ای نماز خود را با عجله و شتاب به پایان می‌برد و آن را کوتاه می‌کند خدا به ملائکه می‌فرماید: آیا نمی‌بینید بنده‌ی من چگونه نماز خود را کوتاه می‌کند گویا می‌پندارد که بر آوردن حوائجش به دست غیر من است (که اینگونه عجله می‌کند.) آیا نمی‌داند برآوردن حوائجش به دست من است.»

۶.۲ - عدم اجابت دعا و محرومیت از دعای صالحان


کسانی که به نماز به عنوان تکلیف و خواست الهی بی توجهی کنند و آن را کوچک بشمارند خداوند نیز به خواسته‌ها و اعمال آنان توجهی نخواهد داشت. پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در روایتی چنین می‌فرماید:
«من تهاون بصلاته من الرجال و النساء ابتلاه الله بخمس عشرة خصلة...و کل عمل یعمله لا یؤجر علیه و لا یرتفع دعاؤه الی السماء»
یعنی: «هر کس به نمازش بی‌توجه باشد و در برابر اعمالش ماجور نمی‌گردد دعایش به آسمان راه نمی‌یابد.»
و در ادامه، می‌فرمایند: مشمول دعای خیر صالحین نخواهد بود.

۶.۳ - مضیقه و نارسایی دنیوی


قهر و غضب خدا و پیامبر نسبت به کسانی که نماز را کوچک می‌شمارند زیان‌ها و خساراتی بر جای خواهد نهاد.گر چه ممکن است تارک و یا استخفاف کننده به نماز این تاثیر را درک نکند و متوجه علت مضیقه‌ها و گرفتاری‌های خود نباشد.امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: خداوند برکت را از عمر و روزی کسانی که نماز را کوچک می‌شمردند بر می‌دارد. پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نیز برای این گروه از افراد، تهی‌دستی و نیاز را پیش بینی نموده و می‌فرماید:
«قال رسول الله صعشرون خصلة تورث الفقر...و الاستخفاف بالصلاة»
یعنی: «استخفاف و سبک شمردن نماز موجب فقر و تهی‌دستی می‌شود.»

۶.۴ - سختی احوال قبر و قیامت


امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: نماز گزاری که نمازش را سبک بشمارد وقتی از قبرش خارج شود خداوند ملکی را بر وی موّکل می‌گرداند که او را بر عرصه‌ی قیامت وارونه بر زمین می‌کشد و مردم به او نگاه می‌کنند و با شدت و سخت‌گیری مورد محاسبه قرار می‌گیرد.
استاد شهید آیت اللّه مطهری ـ ره ـ این روایت را چنین تبیین میفرماید: در وقت وفات امام صادق (علیه‌السّلام) جریانی رخ داد که وقتی ابو بصیر آمد به «ام حمیده» تسلیت عرض کند، ‌ام حمیده گریست، ابو بصیر هم که نابینا بود گریست بعد «ام حمیده» به ابو بصیر گفت:
ابو بصیر نبودی و لحظه‌ی آخر امام را ندیدی، جریان عجیبی رخ داد عرض کرد: چه چیزی؟ فرمود: امام در یک حالی فرو رفت که تقریباً حال غشوه‌ای بود.بعد چشمهایش را باز کرد و فرمود:
تمام خویشان نزدیک مرا بگویید، بیایند بالای سر من حاضر شوند.ما امر امام را اطاعت و همه را دعوت کردیم.وقتی همه جمع شدند، امام در همان حالات که لحظات آخر عمرش را طی می‌کرد یک مرتبه چشمش را باز کرد، رو کرد به جمعیت و همین یک جمله را گفت:
«لن تنالَ شفاعتُنا مستخّفاً بالصلوة» هرگز شفاعت ما به مردمی که نماز را سبک بشمارند، نخواهد رسید.این را گفت و جان به جان آفرین تسلیم کرد.
در روایت دیگری در همین ارتباط چنین می‌فرماید:
«من تهاون بصلاته من الرجال و النساء ابتلاه الله بخمس عشرة خصلة...الثانیة یضیق علیه قبره و الثالثة تکون الظلمة فی قبره....»
یعنی: «هر زن و مردی که به نمازش بی‌اعتناء باشد خداوند او را به پانزده چیز مبتلا می‌سازد...قبر بر او تنگ و تاریک می‌گردد.»
در سخن دیگری از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) چنین روایت گردیده است که فرمود: مستخّف به نماز با ذلت و گرسنگی و تشنگی جان می‌دهد.

۶.۵ - عدم قبول


نمازی که با سهل‌انگاری و تحقیر خوانده شود مورد قبول خداوند متعال قرار نمی‌گیرد.امام صادق (علیه‌السّلام) می‌فرماید:
«انّ اللّه عزوجل لایقبل الاّ الحسن فکیف یقبل ما یستخف به»
یعنی: «خداوند جز نیکو را نمی‌پذیرد پس چگونه آن را که مورد استخفاف واقع گردیده است بپذیرد.»
نمازی که آورنده آن به آن بی مهری و بی توجهی دارد، چگونه مشمول قبول خداوند قرار گیرد؟!

۶.۶ - نفرین و لعنت


برخی از روایات تصویر و تمثیلی را برای نماز ترسیم نموده‌اند که بر حسب آن، نماز بصورت ملکی با انسان به گفتگو می‌نشیند گاه تشکر می‌کند و گاه گله‌مند می‌شود.در روایتی امام صادق (علیه‌السّلام) می‌فرماید: وقتی نماز در وقت خود اقامه نگردد و بی دقّت ارائه شود با صورتی سیاه و تاریک به سوی انسان باز می‌گردد.می‌گوید: مرا ضایع کردی خدا تو را ضایع کند. و اگر در وقت خود اقامه شود برای انسان دعا می‌کند و می‌گوید: همان گونه که مرا حفظ و احترام نمودی خداوند تو را حفظ کند. آری قرآن کریم راه تارکین را به سقر منتهی می‌داند و در مورد آنان می‌فرماید:
«ما سلککم فی سقر قالوا لم نک من المصلّین»
و کسانی را که نماز می‌خوانند امّا جماعت را ترک می‌کنند به حسرت و پشیمانی محکوم می‌نماید و می‌فرماید:
«یوم یکشف عن ساق و یدعون الی السّجود فلا یستطیعون• خاشعة ابصارهم ترهقهم ذلّة و قد کانوا یدعون الی السجود و هم سالمون»؛ در آیه‌ی دیگری می‌فرماید: فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلوة و اتبعوا الشهوات فسوف یلقون غیّا؛
و آنانی را که نماز را به جماعت می‌خوانند اما خشوع و مواظبت چندانی در نماز خود ندارند مستحق توبیخ و سرزنش می‌شمرد و می‌فرماید:
«فویل للمصلّین الذین هم عن صلوتهم ساهون»
ترجمه: پس وای بر نمازگزارانی که از نمازشان غافلند.
و در آیه دیگر این گروه را به نفاق موسوم می‌داند و می‌فرماید:
«انّ المنافقین یخادعون اللّه و هو خادعهم و اذا قاموا الی الصّلاة قاموا کسالی یراعون النّاس و لا یذکرون اللّه الاّ قلیلاً»
ترجمه: منافقان با خدا نیرنگ می‌کنند و حال آنکه او با آنان نیرنگ خواهد کرد و چون به نماز ایستند با کسالت برخیزند.با مردم ریا می‌کنند و خدا را جز‌اندکی یاد نمی‌کنند.
تنها آن گروه، مورد ستایش قرآنند که نماز را با خشوع و مواظبت اقامه نمایند.
در این مورد قرآن کریم می‌فرماید:
«قد افلح المؤمنون الّذین هم فی صلاتهم خاشعون»
مولوی می‌گوید:
اگر نــه روی دل انـــدر برابرت دارم
من این نـماز، حساب نماز، نشمارم
ز عشــق روی تو من رو به قبله آوردم
و گرنه من ز نـماز و ز قـبله بـیزارم
مرا غرض ز نـماز آن بود که پنهانی
حدیث درد فـــراق تـو با تو بگذارم
و گرنه این چه نمازی بود که من با تو
نشسته روی به محراب و دل ببازارم؟

۶.۷ - روایت جامع


در یک روایت جامع، پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در پاسخ به سؤال زهرای اطهر (سلام اللّه علیها) در مورد عقوبت کسی که نماز را کوچک می‌شمارد به بررسی عوارض ناشی از این پدیده پرداخته و می‌فرماید:
‌ای فاطمه! هر کس از مردان یا زنان به نماز بی‌اعتنایی کند خداوند او را به پانزده عقوبت مبتلا می‌گرداند که ۶ عقوبت در آن‌ها در دنیاست، ۳ عقوبت به هنگام مرگ به سراغ او می‌آید، ۳ عقوبت در قبر و ۳ خصلت در قیامت و آنگاه که از قبر بر انگیخته می‌شوند دامنگیرشان می‌شود.اما آنچه در دنیا متوجه چنین افرادی می‌شود عبارت است از: برداشتن برکت از عمر، رفتن برکت از روزی، محو سیمای صالحین از چهره و رخسار، بی اجر ماندن اعمال، عدم قبولی دعا و عدم مشمولیت دعای نیکان و به هنگام مرگ، علیل، تشنه و گرسنه خواهد مرد و اگر از نهرهای دنیا بیاشامد عطش او فرو نخواهد نشست. و در قبر ملکی او را شکنجه می‌نماید، قبر بر او تنگ و تاریک می‌گردد. و در قیامت او را وارونه بر زمین خواهند کشید، سخت مورد محاسبه قرار می‌گیرد، خدا به او نظر رحمت نخواهد داشت و به عذابی دردناک گرفتار می‌گردد.

۷ - پانویس


 
۱. ماعون/سوره۱۰۷، آیه۵۴.    
۲. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۸۰، ص۶.    
۳. نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۲۶.    
۴. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۹۵، ص۲۲۵.    
۵. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۸۱، ص۲۴۵.    
۶. مطهری، مرتضی، تعلیم و تربیت در اسلام، ص۱۹۷.    
۷. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۸۱، ص۲۴۲.    
۸. نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۹۸.    
۹. حرعاملی، محمدحسن، وسائل الشیعه، ج۴، ص۱۱۴.    
۱۰. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۷۹، ص۲۳۶.    
۱۱. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۰، ص۹.    
۱۲. مریم/سوره۱۹، آیه۵۶.    
۱۳. ماعون/سوره۱۰۷، آیه۵.    
۱۴. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۲، ص۱۵۴.    
۱۵. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۳، ص۲۶۹.    
۱۶. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۸۰، ص۲۱.    
۱۷. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۰، ص۲۱.    
۱۸. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۷۳، ص۳۱۵.    
۱۹. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۰، ص۲۲.    
۲۰. مطهری، مرتضی، گفتارهای معنوی، ص۶۵- ۶۴.    
۲۱. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۸۰، ص۲۱.    
۲۲. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۸۰، ص۲۲.    
۲۳. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۳، ص۲۶۹.    
۲۴. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۰، ص۹.    
۲۵. مدثر/سوره۷۴، آیه۴۲.    
۲۶. قلم/سوره۶۸، آیه۴۲ -۴۳.    
۲۷. مریم/سوره۱۹، آیه۵۹.    
۲۸. ماعون/سوره۱۰۷، آیه۴ ۵.    
۲۹. نساء/سوره۴، آیه۱۴۲.    
۳۰. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۱.    
۳۱. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۰، ص۲۱.    


۸ - منبع


سایت اندیشه قم، برگرفته شده از مقاله «سبک شمردن نماز»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۹/۰۹.    






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.